20101107

شعری از حاج محسن

یا مهدی که هنگام سحر شد

بیا مولا که زخمم کهنه تر شد

اگر پرده ز رخسارت نگیری

به خود گویم که آهم بی اثر شد

اگر عمری است گرم قیل و قالم

ولی بی شک همی بر خود ببالم

به خود می بالم آنکه شیعه هستم

برای غربت دینم بنالم

کنار کعبه ای یا شهر کوفه

همانجا که عدالت زد شکوفه

علی شد کشته در پای عدالت

معاویه به دنبال علوفه

از آن وقتی که "خال المؤمنین" شد

شبیه پوستین وارونه دین شد

علی را در دل محراب کشتند

مساجد ملک طلق مشرکین شد